۱۳۸۸ تیر ۴, پنجشنبه

I am not

نه ! توی آینه من نیستم

آن‌جا تنها دختری است که با مداد

چشم‌هایش را سیاه می‌کند .

نه من نیستم

صاحب آن چشمان عسلی سیاه شده من نیستم

آه نگویید

نگویید که دختر توی آینه

که شانه‌هایش می‌لرزد

و در انتهای چشمانش

غمی بزرگ مثل اشک

پایین می‌ریزد

منم !

نگویید که او ، منم .

...یه نقطه‌ای...