۱۳۸۸ تیر ۳۱, چهارشنبه

اسرار ازل 5

آورده‌اند که شیخی فرمود : خدایگان را شاکر باشید چرا که نعمات بسیار آفرید . آب آفرید تا عطش خویش بنشانید . و از اغذیه‌ی گوناگون و میوه‌های رخشان تا قوتتان گردد و رفع جوع کنید . یه نقطه‌ای شیخ را گفت : ای شیخ ! در کار کائنات نظاره کن ! چرا باری تعالی عطش و جوع را آفرید تا نعمتی بر آن‌ها بیافریند؟ شیخ را فکرت بسیار آمد و فرمود : از این سه حالت است یا باری تعالی توان آن نبوده که نیاز نیافریند ، پس قادر نیست . یا مرض آن داشته که بیافریند ، پس رحمان نیست و یا آفریده تا شکرش گوییم پس عالم نیست به سبب آفرینش بی‌سببش ! آن‌گه شیخ دستار شیخی بیانداخت و برفت و پس از آن کس نشان او ندید .

۷ نظر:

  1. این یه نقطه ای هم که کمر همت بسته، همه شیوخ رو از راه بدر کنه!!!ا

    پاسخحذف
  2. میگن که اسرار ازل را نه تو دانی و نه من. از کجا بلد شدی؟

    پاسخحذف
  3. شيخي كه به همين زودي سپر ميندازه و نمي تونه از اعتقاداتش دفاع كنه ، حالا چه درست چه غلط ، همون بهتر كه رفت و ديگه هم پيداش نشد

    پاسخحذف
  4. شیخ تدبر کرد . اگه از اولش تدبر می‌کرد دیگه شیخ نمی‌شد .

    پاسخحذف
  5. البته هركس يه نظري داره ،‌هر چند كس و شعر باشه ;)

    پاسخحذف
  6. اوپـــــــــــــــــس!
    هین. همین یک پست مرا بس که تا ازل، هین نه ببخشید تا ابد! این وبلاگ را به خاطر سپارم همی. به لیست وبلاگ هایی که سر می زنم اضافه شدی، لینک هنوز نشدی، به دوستان توصیه خواهی شدی. چیز دیگه ای هم می خوای بگو که بشی...

    پاسخحذف
  7. چه محبت بی‌دریغی ! تو نیز در ریدر خواهی رفت .

    پاسخحذف

بوگو، خجالت نکش ...