نخست وزیر انگلیس پس از مشاهدهی تحول اعترافکنندگان تحت تاثیر قرار گرفت و در حالی که اشک در چشماش حلقه زده بود اعتراف کرد : ما صدها متر بلکه هم کیلومتر ، مخمل سبز مجانی به ایران فرستادیم . گفتنیاست او پس از این اعترافات چفیه برگردن انداخت و رستگار شد .
۱۳۸۸ مرداد ۱۸, یکشنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)


مخمل و مخملی را دریابیم...
پاسخ دادنحذفhame rastegaran dar in dadgah
پاسخ دادنحذفمنم میخوام اعتراف کنم... .
پاسخ دادنحذفبخشیده خواهد شد !
پاسخ دادنحذفچفیه که پارسال مد بود !
پاسخ دادنحذفامسال قراره ریش بزاره با یقه آخوندی !
میگم چیزه، منم یه زمانی چفیه انداختم. ولی رستگار نشدم، زود برداشتم تا کسی ندیده. کلش 7 ثانیه طول کشید.
پاسخ دادنحذفاعتراف جیزه!
پاسخ دادنحذفپ.ن: خیلی قهرم باهات!
دهنم سرویس شده تا یک کامنت بزارم احساس این دختر بعد از رفتن به گ .ا را دارم تو پست "عفیف-مسیح"
پاسخ دادنحذفتصور من از مخمل همون گربه خونه مادر بزرگه میباشد و مخملی هم من را یاد دامن یا رو مبلی می اندازد، تا همین حد که فرمودیم پرتیم، اعتراف را هم باید کرد همیشه و همه جا
پاسخ دادنحذف:))
پاسخ دادنحذفخیلی قشنگ بود:))
راه بهشت:سمت راست مستقیم بیت رهبری
پاسخ دادنحذف