۱۳۸۹ اردیبهشت ۳۰, پنجشنبه

اپیدمی

ننه‌امـَم باهام دعوا نمی‌کنه که باهاش قهر کنم و برم رَپــِر شم.
برچسب‌ها:

۱۲ نظر:

  1. ماندالایز۳۰ اردیبهشت ۱۳۸۹ ساعت ۱۷:۱۴

    ایول !

    پاسخحذف
  2. مروارید۳۱ اردیبهشت ۱۳۸۹ ساعت ۱:۴۴

    وای چه مینیمالای قشنگی!

    دوس داشتم!

    لینکم می کنی؟؟

    پاسخحذف
  3. کُندُر۱ خرداد ۱۳۸۹ ساعت ۱:۵۲

    حلا بگیم چی چی پوروداکشن؟

    پاسخحذف
  4. شهوت ران۱ خرداد ۱۳۸۹ ساعت ۱۵:۵۷

    قدیسه هم که باشی.....

    باز با مثلثی درگیری که ... تمام زنانگی ات در آن قائم است....

    و همیشه در نبرد دردآوری هستی با تجاورزهای شهوت....

    قدیسه ای شده ام که ... تمام زنانگی اش را به نمایش گذاشته ...

    و هر روز درگیر هم آغوشی های انزال آور است با بازی های شهوت....

    پاسخحذف
  5. علی .۲ خرداد ۱۳۸۹ ساعت ۲:۲۱

    خوب اول برو رپر شو بعد بیا قهر کن

    پاسخحذف
  6. سه ملاقه دار۲ خرداد ۱۳۸۹ ساعت ۱۳:۱۷

    یه صحبتایی من با ننه عمم کردم حالا ببینم به کجا میکشه
    راستی ما را نیز بلینک

    پاسخحذف
  7. ansherli۲ خرداد ۱۳۸۹ ساعت ۲۲:۳۶

    سلام....
    من تازه اومدم این دورو برا به دوستی احتیاج دارم که نوشته هاشو دوس داشته باشم و باهاش همدرد و همفکر باشم و مثل خودم جنس مونث باشه ...
    میشه دوس بشیم ؟

    پاسخحذف
  8. میخدار۶ خرداد ۱۳۸۹ ساعت ۱۳:۴۰

    من باهاش حرف می زنم!

    پاسخحذف
  9. میم. قاف۸ خرداد ۱۳۸۹ ساعت ۷:۴۲

    چند روز پیش یه جا (نمیدونم کجا) خوندم که بدترین نوع دلتنگی اینه که کنار کسی باشی و بدونی هرگز بهش نمیرسی...
    نمیخوای نظرتو عوض کنی؟ هنو وقت هستا
    :-دی

    پاسخحذف
  10. موری۹ خرداد ۱۳۸۹ ساعت ۲۱:۵۰

    نکنه ننه ت بات قهر کرده و رپر شدی؟ بنویس پس حوصله ام سر رفت!

    پاسخحذف
  11. ناشناس۱۲ خرداد ۱۳۸۹ ساعت ۱۸:۱۴

    روزمامان مبارک!
    اراکده

    پاسخحذف
  12. علی .۱۳ خرداد ۱۳۸۹ ساعت ۲۰:۲۵

    روزت مبارک

    پاسخحذف

بوگو، خجالت نکش ...

اشتراک در: نظرات پیام (Atom)