بعد دیدی داری وسط این حرف یارو ورق رو می دی به بغلیت ؟!؟!
یه لبخند هم می زنی که چشم...
[خداییش هر دفعه میام نظر بدم ( هم اینجا هم همه جای دیگه ) نظرام خشک می شن و خیلی وقتها جاهای دیگه می رم ! اما این نوشته ی شما که بوگو،خجالت نکش ؛ یه روحیه ی متفاوتی بم میده که منصرف نمی شم هیچ وقت ]
ااا جدی می فهمید؟
پاسخ دادنحذفبعضی موقع ها هم جبار القاسمین می شدن !!
پاسخ دادنحذفخوبه که درک کرده
پاسخ دادنحذفچه معلم خوبی بوده .معلمای ما همشون ارواح عمّشون مثلا بچه مثبت بودن
پاسخ دادنحذفراست میگه بعضی وقت ها خودشون رو می زدند به نفهمی !! نگو حالا ما نفهم بودیم !
پاسخ دادنحذففکر نمیکنیم، مطمئنیم نمیفهمی
پاسخ دادنحذف:d
پاسخ دادنحذفواسه همینه بعضی وقتا از معلم ها خوشم نمیاد
لحظه جالبیه
پاسخ دادنحذفمعلم باید تقلب کنه... . اصلا مزه ش به همونه. اگه تقلب نکنه که چطوری رو دست شاگرداش بلند شه؟
پاسخ دادنحذفاین نظر توسط نویسنده حذف شده است.
پاسخ دادنحذفبعد دیدی داری وسط این حرف یارو ورق رو می دی به بغلیت ؟!؟!
پاسخ دادنحذفیه لبخند هم می زنی که چشم...
[خداییش هر دفعه میام نظر بدم ( هم اینجا هم همه جای دیگه ) نظرام خشک می شن و خیلی وقتها جاهای دیگه می رم ! اما این نوشته ی شما که بوگو،خجالت نکش ؛ یه روحیه ی متفاوتی بم میده که منصرف نمی شم هیچ وقت ]