کشتمش ! به بدترین شکل ممکن کشتمش ! آتیشش زدم . لذت میبرم وقتی یاد جیغا و نالههاش میوفتم . وقتی یادم میوفته که چشمای سبزش سوخت و واسه همیشه بسته شد . لیاقتش همین بود . لیاقت تموم خائنا همینه . خودم دیدمش . رفته بودم بالا پشت بوم دختر همسایه رو دید بزنم . لامصب خیلی خوشگله . با دوربین توی اتاقشون رو نگاه میکنم . بعضیوقتا لخته ، بعضیوقتا میرقصه ، بعضیوقتا میشینه و کتاب میخونه ... رفته بودم اونو دید بزنم ولی دیدم داداش لندهور دختره توی اتاقه . و اون خائن عوضی هم خوابیده روی تخت . پاهای سفیدش رو باز کرده و پسره داره نوازشش میکنه . پسره اصلا بلد نبود نوازشش کنه . مثل من گردنش رو نمیمالید . با گوشش بازی نمیکرد ولی اون کثافت خودش رو لوس میکرد و نیش پسره تا بناگوش باز بود . مثل وقتایی که با اون چشمای خوشگل و سبزش بهم نگاه میکرد و خودش رو لوس میکرد . انگار نه انگار که طرفش من نبودم ؛ یکی دیگه بود . شب که برگشت خونه بغلش کردم . آروم برای آخرین بار نوازشش کردم . بعد بردمش تو حیاط دست و پاش رو بستم و روش نفت ریختم . آتیشش زدم . جیغ میزد . ناله میکرد . میدوید ... تا مـُرد ! جلوی چشمام مـُرد . از قدیم گفتن گربه کوره . هر جا بهش غذای بهتر بــِدن میره همونجا . باید یه سگ بخرم . میگن خیلی حیوون باوفاییه . از گربه که خیری ندیدم . اینهمه بهش محبت کردم آخرش رفت ور دل اون پسره . باید سگ رو امتحان کنم . میگن اگه از تولهگی بزرگش کنی تا دم مرگ باهاته ...
۱۳۸۸ مهر ۲۷, دوشنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
اگه پسر بودی می دونستی که گربه رو آتیش نمی زنن چون با آتیش نفت نمیمیره فقط موهای تنش می سوزه ، گربه رو دار می زنن.
پاسخحذفجنایتکار! ایشالا وبلاگت فیلتر شه!
پاسخحذفعلی!!!!!!!!!!! فکر کنم تو گویندهی این داستانی !
پاسخحذفخوب بود اما رو آخرش کار کن. بذار یهو ضربه بزنه...ضربه رو زد دیگه لفتش نده...هرچی بیشتر ادامه بدی ضربش رو میگیره...راستی از همون خط اولت هم معلومه که میخوای رودست بزنی به خواننده....باسه همین تو ادامه هرچند که خیلی خوب جلو میره من میدونستم که آخرش میخوای رودست بزنی و این باسه توی نویسنده خوب نیست که خوانندهات دست تو رو بخونه...
پاسخحذفنکن از این کارا آخر عاقبت خوبی نداره
پاسخحذفقاتتتتتتتتتتل
پاسخحذفیادم باشه آدرس وبلاگتونو بدم 110
پاسخحذفسگها با وفا هستند ولی کربه بی صفته
پاسخحذف