۱۳۸۸ آذر ۲, دوشنبه

نخستین چاه‌کـَن

- جان من پاشو !
...
- شوخی کردم ! فکر نمی‌کردم سرت بخوره زمین !
...
- پاشو !
...
-جان ننه حوا پاشو ! قابیل ! داداشی پاشو ! اصــَن همه‌ی دخترجـِنا و حوری‌های من واسه‌ی تو ! پاشو !
...
- تو راست می‌گی ! من همش واسه بابا آدم خودشیرینی می‌کنم . اصـَن بذار یه چیز دیگه هم بگم : من هی از گندمای تو می‌ریختم رو گندمای خودم که بابا آدم بگه هابیل بهتر از قابیله !
...
- بگو که زنده‌ای ! نمی‌خواستم هُـلـت بدم . قابیل ... قابیل ...
...
...
- هابیل ... هابیل ... چی‌شد یهو ؟
...
- هابیل پاشو ! ترسیدی ؟
...
- هابیل به جان ننه حوا شوخی کردم . می‌خواستم بترسونمت ! پاشو ببین حالم خوبه !
...
- هابیل پاشو ! داداشی پاشو ! دختر و زن نمی‌خوام پاشو !
...

۱۷ نظر:

  1. من آخرش هم نفهمیدم هابیل قابل را با دسته بیل در اردبیل کشت یا چی...

    پاسخ دادنحذف
  2. خدایا یالا کلاغه رو بفرست بیاد!

    پاسخ دادنحذف
  3. یه عمر پشت سر مُرده حرف زدیم. خدایا منو ببخش. خدایا فری مشیری رو هم بیامرز.

    پاسخ دادنحذف
  4. ببینم تو مگه اون موقع اونجا بودی؟ :)))

    پاسخ دادنحذف
  5. تو توی چاه بودی اینارو شنیدی ؟

    پاسخ دادنحذف
  6. سلام
    وب لاگتون خیلی عالی و ساده است !
    خوشحال میشم وب لاگ منم ببنید . من شما رو لینک کردم .

    پاسخ دادنحذف
  7. این هابیل از اولش هم فتنه بود.

    پاسخ دادنحذف
  8. این روزا هابیل و قابیل نوشتن اپیدمی شده انگار
    البته این دلیل نمیشه که بگم خوب ننوشتی اتفاقن باحال نوشتی.

    پاسخ دادنحذف
  9. من خیلی از سالهای عمرم مونده بودم که بالاخره هابیل کشته یا قابیل الان هم گیج می کنی که آدمو کدوم قاتله؟D:

    پاسخ دادنحذف
  10. نه هابیل مقصره نه قابیل ، مقصر اصلی آدمه

    پاسخ دادنحذف

بوگو، خجالت نکش ...