۱۳۸۷ اسفند ۱۳, سه‌شنبه

لب

در مصر باستان ، مردم بوسیدن لبهای یکدیگر را نمی شناختند . در هنگام عشق ورزی ، انگشت سبابه را بر لب یکدیگر می گذاشتند و دستشان را از روی سینه تا گردن دیگری ، می کشیدند .
ولی در استوره های آریایی آمده است ؛ مشی و مشیانه ، دو انسان نخستین وقتی برای نخستین بار بچه دار شدند ؛ فرزندشان را از شدت مهر و دوست داشتن خوردند . اورمزد دستور داد تا روحشان را به ماه ببرند و پاک کنند و آن دو دوباره از ساقه ی گیاه ریواس متولد شدند . در آن هنگام اورمزد از آنها قول گرفت تا دیگر فرزندانشان را نخورند که نسل انسان متولد شود و به مبارزه با اهریمن بپردازد . در عوض به آنان آموخت که چگونه لبهای یکدیگر را ببوسند . بوسیدن لب به جای خوردن فرزند ! بوسه یعنی خوردن .
پی‌نوشت : از آرشیو وبلاگ قبلی

۸ نظر:

  1. ما نوروز تعطیل نیستیم متاسفانه !
    داستانه باحال بوداااا !!
    خوردن :)) !

    پاسخحذف
  2. [لبخند][لبخند]



    (اینجا شکلک واسه نظر گذاشتن نداره پس مجبورم خودم بذارم)

    پاسخحذف
  3. به حق افسانه های نشنیده و نوزادان خورده نشده!

    پاسخحذف
  4. خااااااااااک وچوک!! بچه رو چرا خوردن؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

    پاسخحذف
  5. جیگرتو گاز گاز...
    خیلی جیگر بود مقالت!
    مثل خودت!
    .............
    سینه پهلو کردم اینقدر خندیدم!

    پاسخحذف
  6. امان از این هوای بهاری

    پاسخحذف
  7. پس ادم و حوا از کجا بلد بودن؟ این مصریا هم میدونستن خودشونو میزدن به اون راه!

    پاسخحذف
  8. اون شکلک رو که گفتی ، کلی خندیدم .

    [شکلک خنده با صدای بلند]

    پاسخحذف

بوگو، خجالت نکش ...