آخ جون تونستم بنویسم (دیگه بایس صلوات نذر کنم هر بار که باز میشه این کامنتدونی تو!) دیروز خونه خالم اینا بودیم ولایت شما، یادت کردم. ایشالا تابستون میام ببینیم همو. بعدش تو فیس بوک نداری؟ اینجا که به سختی همو میبینیم ومیشه نظر گذاشت.
بعدشم دستشون درد نکنه اینا که انقدر به فکر جوون هان.
آخ جون تونستم بنویسم (دیگه بایس صلوات نذر کنم هر بار که باز میشه این کامنتدونی تو!)
پاسخحذفدیروز خونه خالم اینا بودیم ولایت شما، یادت کردم. ایشالا تابستون میام ببینیم همو. بعدش تو فیس بوک نداری؟ اینجا که به سختی همو میبینیم ومیشه نظر گذاشت.
بعدشم دستشون درد نکنه اینا که انقدر به فکر جوون هان.
وقتي شما رو توي گودر اضافه كردم ، توي دسته بندي اي كه كسايي مثل مطرود مي نويسن ، كاملا مرتبط ميشه ديگه ...
پاسخحذفخیلی قدیمی بود، من دبستان بودم این لطیفه رو شنیده بودم...
پاسخحذفپس حسابی خوش به حالت .
پاسخحذفپس حسابی خوش به حالت .
پاسخحذفآخ جون. مشکل بزرگی از من حل شد. حالا فقط میمونه یه حاج خانوم جور کنم!
پاسخحذفتکراری بود ولی مهمه !
پاسخحذفبه لطف آقا امام زمان
پاسخحذفحس سوال پرسیدنم پرید .
پاسخحذفیه خوبی هم که داره شب آخری چراغارو خاموش میکنن و همه لخت میشن
پاسخحذف