۱۳۸۸ خرداد ۳۱, یکشنبه

Killer

چشمش از خون برادرش اشک‌بار بود ، اما انگشت‌های خون‌آلود او را نشان می‌دادند که تو قاتلی ! هر چه فریاد می‌زد : " قاتل فرار کرد " کسی نمی‌شنید .
پی‌نوشت :
ای زن که دلی پر از صفا داری
از مرد وفا مجو ، مجو هرگز !

۶ نظر:

  1. پر از درد هستیم. ای کاش خوب شویم. یعنی می شود؟

    پاسخحذف
  2. مولانا : سلام خوشحالم دوباره اومدي.

    پاسخحذف
  3. چقدر ای کاش ..
    برای هم دعا کنیم .
    معنی پست را هم نفهمیدم !

    پاسخحذف
  4. آخ‌که چه‌قدر از خوندنِ این‌شعر عُقَّم می‌شینه. این‌همه تیریپ مظلوم‌نمایی دیگه بس نیست؟

    پاسخحذف

بوگو، خجالت نکش ...